بررسی شعارهای سال در یک دهه اخیر نشان میدهد موضوع تولید همواره یکی از دغدغه های اصلی رهبر معظم انقلاب برای پیشرفت و تعالی کشور به ویژه از منظر اقتصادی بوده است.
چراکه تولید سبب رقابت پذیری، صادرات و در نهایت رشد اقتصادی خواهد شد موضوعی که به ویژه در چند سال اخیر رهبر انقلاب تاکید فراوانی برآن داشتهاند و سیاستهای ابلاغی درباره موضوع اقتصاد مقاومتی نیز موید اهمیت این حوزه از منظر رهبری انقلاب است.
یکی از مولفههای اقتصاد مقاومتی، توجه و تحقق اقتصاد دانش بنیان است؛ اقتصادی بر پایه علم و دانش و تاکید بر توان داخلی که میتواند کشور را برای رسیدن به اهداف مورد نظر در سایر بخشها از جمله صنعت و علم و فناوری یاری کند.
شعار امسال هم با توجه به اهمیت امر تولید به همین عنوان مزین شده اما دارای قید قابل تاملی است، «دانش بنیان» و «اشتغالآفرین». تحقق اقتصاد دانش بنیان نیازمند رفع چالشهای اساسی در این حوزه است که دستگاههای اجرایی باید بیشتر از هر زمان دیگری نسبت به برطرف کردن دغدغهها و چالشهای پیشِ روی دانش بنیانها اهتمام داشته باشند.
مقام معظم رهبری در اولین سخنرانی سال 1401 نکاتی را در باب شعار امسال و تبیین نقش شرکت های دانش بنیان خطاب به ملت ایران فرمودند که در ذیل به آن خواهیم پرداخت:
سخنرانی نوروزی خطاب به ملت ایران
بسم الله الرّحمن الرّحیم
والحمدلله ربّ العالمین و الصّلاه و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّه الله فی الارضین.
حرف امروز من این است که برای رشد اقتصاد کشور و اصلاح امور اقتصادی کشور، به طور قاطع باید به سمت اقتصاد دانشبنیان حرکت بکنیم؛ خلاصهی عرض امروز ما این است. «اقتصاد دانشبنیان» یعنی چه؟ یعنی اینکه دانش و فنّاوری پیشرفته نقشآفرینیِ فراوان و کاملی داشته باشد در همهی عرصههای تولید. «همهی عرصههای تولید» که عرض میکنیم، یعنی حتّی انتخاب آن کار تولیدی؛ چون لزومی ندارد که انسان همهی کارهای تولیدی را انجام بدهد. انتخاب آن کار تولیدی هم [باید] برخاستهی از نگاه دانشی و بینشی و علمی باشد؛ این معنای اقتصاد دانشبنیان است که در همهی عرصههای اقتصاد دخالت داشته باشد. اگر ما این سیاست را دنبال کردیم و دانش را پایه و زمینهی اقتصاد کشور قرار دادیم و بنگاههای اقتصاد دانشبنیان را افزایش دادیم ــ که بعد عرض میکنم ــ منافع زیادی برای کشور و برای اقتصاد کشور خواهد داشت: هزینهها را کاهش میدهد؛ یعنی اقتصاد دانشبنیان موجب کاهش هزینههای تولید میشود؛ بهرهوری را افزایش میدهد که امروز یکی از مشکلات ما کاهش بهرهوری است؛ کیفیّت محصول را افزایش میدهد، بهبود میبخشد و محصولات را رقابتپذیر میکند؛ یعنی در بازارهای جهانی، ما میتوانیم از این محصولات به عنوان محصولات رقابتپذیر استفاده کنیم، در داخل کشور هم همین جور؛ یعنی در داخل کشور هم، ولو ما در مورد واردات هم خیلی تعرفه نگذاریم و واردات سرازیر بشود، وقتی محصول داخلی کیفیّت بهتری داشت، قیمت ارزانتری داشت، مردم طبعاً به آن اقبال میکنند؛ یک چنین خصوصیّاتی در تولید دانشبنیان وجود دارد.
من اگر بخواهم از باب نمونه مثال بزنم، مسئلهی کشاورزی را مثال میزنم که متأسّفانه بخش کشاورزی از عرصهی دانشبنیان یک مقداری دورتر از بخشهای صنعت و خدمات و مانند اینها است. اگر ما در کشاورزی، شرکتهای دانشبنیان را افزایش بدهیم و دانش را در مسئلهی کشاورزی بهکارگیری کنیم، میتوانیم در امر اصلاح بذر ــ که خیلی در تولید محصول کشاورزی مهم است ــ در مورد آبیاری نوین، در مورد شیوههای جدید تولید، در مورد بهرهوری بهتر از آب و خاک ــ که آب و خاک دو محصول ارزشمندند که قبلاً هم اشاره کردیم ــ (۲) میتوانیم حدّاکثر استفاده را بکنیم، بهرهوریمان را افزایش بدهیم و اینها را اصلاح کنیم. وقتی که در کشاورزی توانستیم این پیشرفتها را به وجود بیاوریم و تحوّل جدّی ایجاد بکنیم، این موجب میشود که اوّلاً امنیّت غذائی کشور حاصل بشود و به دست بیاید، یعنی کشور از لحاظ مسائل غذائی هیچ وقت دچار مشکل نشود، هیچ نگرانیای وجود نداشته باشد؛ ثانیاً درآمد کشاورزان افزایش پیدا کند؛ خیلی خوب است که درآمد کشاورزان ما افزایش پیدا بکند و به کشاورزی دلگرم بشوند و ادامه بدهند، [که این] محصول فوقالعاده باارزشی است؛ همچنین معضل کمبود آب را میشود حل کرد. در کشور ما آنچه معروف است و آنچه به طور معمول گفته میشود ــ که بنده البتّه نظراتی در این زمینه دارم ــ این است که ما دچار کمبود آب هستیم؛ خب اگر کشاورزی ما دانشبنیان شد، مشکل کمبود آب هم حل خواهد شد. مثلاً در باب کشاورزی این را من به عنوان نمونه ذکر کردم.
در همهی بخشهای دیگر هم ــ چه بخشهای مربوط به تولید، چه بخشهای مربوط به خدمات ــ همین برکات وجود دارد؛ یعنی حجم محصول افزایش پیدا میکند، کیفیّت بالا میرود، قیمت تمامشده کاهش پیدا میکند؛ در واقع دانشبنیان کردن تولید، بهرهوری فعّالیّتهای اقتصادی را ارتقاء میدهد؛ این امر مهمّی است، یک نقطهی حسّاس و اساسیای است. همان طور که قبلًا اشاره شد، یکی از مشکلات کشور کاهش بهرهوری است؛ یعنی به تناسب آن مقداری که هزینه مصرف میکنیم، از این هزینهمان بهرهبرداری نمیکنیم؛ در بخشهای مختلف همین جور است؛ بهرهوری در کشور کم است. من به مردم عزیزمان راجع به شدّت [مصرف] انرژی در همین سخنرانی اوّل سال، چند سال قبل در مشهد(۳) عرض کردم که آن مقداری که ما برق مصرف میکنیم، به اندازهی متناسب با این مصرف استفاده نمیکنیم؛ در دنیا به طور متوسّط از ما جلو هستند؛ ما در زمینهی بهرهوری عقبیم. و در موضوعات دیگر هم همین جور است. اگر چنانچه ما به سمت دانشبنیان حرکت کردیم، این معضل مهمّ اقتصادی حل خواهد شد.
خب در باب دانشبنیان کردن تولید بحثهای فنّیای وجود دارد که بنده اهل تخصّص آن هم نیستم، البتّه اطّلاعاتی هست لکن لزومی ندارد آنها را در این جمع مردمی مطرح بکنم؛ اینها را مسئولان کشور، متخصّصان این کا ر بایستی در جمعهای مرتبط با این مسئله مطرح کنند، دنبالگیری کنند تا انشاءالله این قضیّه به شکل خوبی حل بشود. من فقط به طور خلاصه عرض میکنم که رسیدن و دست یافتن به پیشرفت عادلانه در اقتصاد و حلّ مشکل فقر در کشور ــ که ما مشکل فقر و استضعاف مالی را در کشور بخواهیم حل کنیم ــ فقط از مسیر تقویت «تولید» میگذرد؛ اگر ما تولید را تقویت کردیم که تقویت آن هم به همین دانشبنیان بودن است، این مقصود بزرگ انشاءالله حاصل خواهد شد.
دو مطلب لازم را باید اینجا در این زمینه عرض بکنم که متناسب با این مسئلهی شرکتهای دانشبنیان است.
یک مطلب این است که ما شرکت دانشبنیان داریم لکن باید افزایش پیدا کند. مطلب دوّم هم راجع به این است که این کار را میتوانیم بکنیم. ما در حال حاضر قدری کمتر از ۷۰۰۰ شرکت دانشبنیان داریم. تقریباً حدود ۶۶۰۰ یا ۶۷۰۰ شرکت دانشبنیان در کشور وجود دارد که از اینها نزدیک به ۴۵۰۰ [مورد]شان شرکتهای تولیدیاند؛ بقیّه خدماتی و از این قبیل هستند. این تعداد حدود ۳۰۰ هزار اشتغال مستقیم ایجاد میکند، که خب نسبتاً رقم قابل توجّهی است. البتّه آن کسانی که بنده سؤال کردم از آنها و پاسخ دادند، گفتند بیش از ۳۰۰ هزار است؛ حدس میزنند مثلاً ۳۲۰ هزار اشتغال مستقیم در این سال ۱۴۰۰ که گذشت ایجاد کرده؛ اشتغال غیر مستقیم خیلی بیشتر از اینها است. من پرسیدم که در ۱۴۰۱ چقدر میشود این مقدار را افزایش داد و تعداد این شرکتها را بیشتر کرد؟ به من گفتند حدّاکثر سی درصد. بنده قانع نیستم؛ من معتقدم سی درصد آن رقمی نیست که برای کشور مطلوب باشد و مورد نیاز کشور باشد و به نیازهای کشور جواب بدهد. توقّع من از مسئولین این است که صد درصد افزایش پیدا کند، یعنی شرکتها دو برابر بشود. بنابراین ۳۰۰ هزار اشتغال مستقیم تبدیل خواهد شد به ۶۰۰ هزار اشتغال مستقیم در سال ۱۴۰۱.
البتّه این [کار] موجب این نشود که ما یک شرکتی درست کنیم و اسمش را بگذاریم دانشبنیان، در حالی که دانشبنیان نباشد؛ نه، حقیقتاً شرکتهای دانشبنیان [درست شود]؛ باید همّت کنند مسئولین ما و این کار را انجام بدهند؛ بخصوص در بخشهایی که عقبترند، مثل همین بخش کشاورزی که عرض کردیم. شرکتهای دانشبنیان در بخش کشاورزی، چهار درصدِ همهی شرکتهای دانشبنیان ما است. چهار درصد از این شرکتها مربوط به بخش کشاورزی است که بخش کشاورزی این همه هم حائز اهمّیّت است، که من اشاره کردم. مسئلهی کشاورزی مهم است، مسئلهی دامداری بسیار مهم است و کشور در محصولات پایهی غذائی بایستی به امنیّت کامل و به خودکفائی لازم حتماً دست پیدا کند. ما بایستی در مورد گندم، در مورد خوراک دام ــ ذرّت، جو، امثال اینها ــ و موادّ اصلی تولید روغن به خودکفائی برسیم. باید در ذرّت، در جو، در بقیّهی چیزهایی که کالاهای اساسی نامیده میشود، حتماً به خودکفائی برسیم؛ و میتوان این کار را کرد. کشور بزرگ است، زمینههای زیادی هست، ما دشتهای حاصلخیز زیادی داریم. در بخشهای مختلف کشور دشتهای حاصلخیز داریم، اگر روی اینها کار کنیم، که بنده در چند سال قبل از این(۴) در مورد خوزستان یک اقدامی را تشویق کردم، تحریص کردم، که در مورد خوزستان و مقداری در ایلام انجام گرفت، مقداری در سیستان انجام گرفت. البتّه آن مقداری که خواسته بودیم و قول داده شده بود، نشد امّا خب یک مقداری خوب بود. میتوان این را توسعه داد، میتوان این کار را انجام داد؛ ما دشتهای حاصلخیز خوبی داریم، این دشتها را باید صرف کنیم برای [تأمین] کالاهای اساسی.
من این را عرض بکنم؛ رئیسجمهور محترم، جناب آقای رئیسی به من میگفتند که در یکی از سفرهایی که ایشان به خارج از کشور داشته، مسئولین آن محل به ایشان میگویند که شما هر چه هندوانه و گوجهفرنگی و امثال اینها داشته باشید و تولید کنید، ما از شما میخریم؛ ایشان با تعجّب میگوید که شما خودتان زمین دارید، آب دارید، این همه امکانات کشاورزی دارید، زمین حاصلخیز دارید، چطور میخواهید از ما هندوانه و مثلاً گوجهفرنگی بخرید؟ او میگوید نه ما این زمینها را صرف گوجهفرنگی و هندوانه نمیکنیم؛ این زمینها مال گندم است، مال ذرّت است، مال علوفه است؛ این [حرف] درست است. البتّه بنده نمیگویم هندوانه یا مثلاً فرض کنید که سبزی و گوجه و این حرفها نکاریم؛ همهی اینها لازم است، لکن ما بایستی از این امکاناتی که در کشور وجود دارد، در درجهی اوّل موادّ غذائی مهم و اساسی، کالاهای اساسی را [تولید کنیم]؛ بایستی بیشترین امکان کشور را از اینها بتوانیم تهیّه کنیم.
این را هم من عرض بکنم، مردم عزیزمان بدانند اینکه این قدر ما در نان اسراف میکنیم، چقدر نان دور ریخته میشود، اینها بدانند که بخش کشاورزی ما متأسّفانه جزو وابستهترین بخشهای کشور به واردات است؛ جزو وابستهترین بخشهای کشور به واردات بخش کشاورزی است؛ و بیش از حد [هم] هست؛ که این حتماً بایستی تعدیل بشود و البتّه مبارزه با این وابستگی هم خیلی کار سختی است؛ چون عدّهای از این واردات موادّ کشاورزی از خارج، منافع بسیار بزرگی دارند؛ میایستند. چند سال قبل از این، من به یکی از این وزرای کشاورزی در مورد “کلزا” که یکی از موادّ اوّلیّهی تولید روغن نباتی است، گفتم این را دنبال کنید؛ ایشان ــ حالا تفصیلاتی دارد خلاصهاش این بود که ــ [گفت] نمیگذارند؛ میگویند ما بایستی موادّ اوّلیّهی روغن را وارد بکنیم؛ یعنی نمیگذارند؛ شاید از عناصری هم در داخل وزارت، در داخل دستگاههای دولتی استفاده هم میکنند تا کارشکنی بشود؛ [امّا] باید ایستاد، یعنی کار سختی است امّا این کار سخت را حتماً بایستی انجام بدهند.
خب پس مطلب اوّلی که گفتم دو مطلب را میخواهیم عرض بکنیم، این است که تعداد شرکتهای دانشبنیان در مقایسهی با نیازهای کشور کم است و باید افزایش پیدا کند، بخصوص در زمینهی کشاورزی و البتّه در همهی زمینههای دیگر؛ مسئولان باید همّت کنند و همّت مسئولان هم به این است که حمایت کنند؛ چون شرکتهای دانشبنیان مال مردم است؛ مردم، جوانها این شرکتها را تشکیل میدهند لکن دستگاهها بایستی از اینها حمایت بکنند؛ حمایت عمدتاً به این است که محصولات اینها را بخرند، استفاده کنند یا اگر امکاناتی لازم دارند، به آنها امکانات را بدهند. البتّه در گزارشی که به من داده شد، وزارتخانههایی که این کمک را میکنند، اسم آوردهاند؛ و وزارتخانههایی [هم] که کمک نمیکنند و باید بکنند، آنها را هم مشخّص کردهاند که حالا اینها را بایستی خود دولت محترم و رئیسجمهور محترم رسیدگی کنند؛ اینها خیلی به ما ارتباط پیدا نمیکند.
به هر حال میتوان تعداد شرکتهای دانشبنیان هر بخشی را یک شاخصی برای پیشرفت آن بخش در دولت دانست. مثلاً اگر چنانچه ما دیدیم شرکتهای دانشبنیان در مثلاً زمینهی نفت و گاز و این صنایع پاییندستی اینها افزایش پیدا کرده، مِن باب مثال نمرهی بالایی به وزیر نفت بدهیم؛ یا اگر عکسش بود، بعکس. این به نظرم یکی از شاخصها است. این مطلب اوّل که باید شرکتهای دانشبنیان افزایش پیدا کند.
مطلب دوّم اینکه این کار بحمدالله ممکن است، این کار ممکن است؛ نگویند که شما بایستی مثلاً فرض کنید که محاسبه کنید امکانات را؛ بله، امکانات لازم دارد لکن مهمترین امکانات، نیروی انسانی است؛ ما از لحاظ نیروی انسانی خیلی دستمان باز است. من به شما عرض بکنم تعداد زیادی از عناصر تحصیلکردههای سطح بالای ما، یک درصد بالایی ــ که این درصد را به من گزارش کردهاند ــ از کسانی که تحصیلکردههای سطح بالا هستند، در رشتههای غیر تحصیلی خودشان مشغول کارند؛ چرا؟ میتوان اینها را در آن رشتههای خودشان مشغول کار کرد، به اینها کمک کرد، پشتیبانی کرد تا بتوانند شرکتهای دانشبنیان را تشکیل بدهند؛ البتّه باید شناسایی کرد، باید دنبال کرد. ما افرادی داریم که امروز در کارهای بزرگ پیشرفت دارند؛ در حوزهی فنّاوریهای هستهای، در مورد داروهای نوترکیب، در مورد فنّاوری نانو، در مورد فنّاوریهای زیست ــ زیستفنّاوری ــ در مورد سلّولهای بنیادی؛ اینها کارهای بزرگی است؛ ما در این زمینهها این همه افراد برجسته داریم؛ خب این افراد برجسته را در زمینههای گوناگونِ دیگر هم میتوان سراغ گرفت و پیدا کرد و حتماً وجود دارند و نیروهای متخصّص جوان در کشور ما بحمدالله یکی از ثروتهای بزرگ یا شاید بزرگترین ثروت موجود این کشور است که بحمدالله وجود دارد و میشود از دانش اینها، از همّت اینها، از نیروی جوانی اینها به نفع ثروتمند کردن کشور استفاده کرد.
البتّه اینها بحثهای مربوط به شرکتهای دانشبنیان بود و دانشبنیان کردن تولید بود؛ بحث اشتغالآفرینی را هم من ذکر کردم که آن هم خیلی مهم است. اشتغالآفرینی با همین شرکتهای دانشبنیان به دست خواهد آمد؛ یعنی اگر ما به معنای واقعی کلمه بتوانیم این شرکتها را تولید کنیم و به وجود بیاوریم که در این زمینه دچار خطاهایی که گاهی در گذشته شدهاند نشویم، اشتغال هم زیاد خواهد شد. گفتم خطاهای گذشته؛ ما در دولتهای مختلف طرحهایی با نامهای گوناگون داشتیم که تسهیلات بانکی را در اختیار افراد بگذاریم برای اینکه تولید بالا برود؛ تقریباً همهی این طرحها ناموفّق بود؛ همهی این طرحها ناموفّق بود. پولپاشی کردن و بیملاحظه اقدام کردن به جایی نخواهد رسید؛ باید [این] کار خیلی با دقّت و مطالعه و درست انجام بگیرد و فعّالیّت شرکتهای دانشبنیان به صورت زنجیرهای شکل پیدا بکند. البتّه این را هم من در ذهن داشتهام که بعضی از تصمیمهای اخیری که گرفته شده در مراکز تصمیمگیری ممکن است به برخی از شرکتهای کوچک و متوسّط کشور ضربه بزند؛ نباید دولت اجازه بدهد و بانکها اجازه بدهند که این ضربه وارد بشود؛ البتّه این [نکته] هست که به این بایستی توجّه کنند.
برگرفته از وبسایت مقام معظم رهبری و خبرگزاری شبستان